یوگا کودکان

تصویر کانال تلگرام بهترین مربی خصوصی یوگا در تهران
تصویر اینستاگرام مربی یوگا مینا صادقلو
تصویر کانال آپارات بهترین مربی خصوصی یوگا مینا صادقلو
تصویر کانال یوتیوب بهترین مربی خصوصی یوگا مینا صادقلو

یوگا، هنر و علم زیستن است. ما خواسته یا ناخواسته وارد دنیای کودکان شده ایم پس باید تلاش کنیم تا بهتر با آنها آشنا شویم، تا بتوانیم آنها را درك كرده و درست راهنمایی کنیم. همه ما پس از سپری کردن دوران کودکی و نوجوانی، کم کم این دوره مهم را به دست فراموشی سپرده و از آن بی خبر میشویم و حتی گاهی اوقات از کودک درونمان غافل بوده و آن را سرکوب میکنیم. پس اگر بخواهیم که کودکان و نوجوانانمان مثل ما دچار روزمرگی، سردرگمی و مشکلات نشوند بهتر است از همان کودکی دست بکار شویم. کودکان در عصر کامپیوتر و ارتباطات ساعت ها مقابل کامپیوتر و تلوزیون مینشینند، با اتومبیل به مدرسه میروند و شاید ساعت های محدودی در هفته به بازی یا ورزش میپردازند. آنها با بدن، احساسات و نیازهایشان آشنا نیستند. پراکندگی ذهن در اکثر کودکان مشاهده میشود و نظم و ترتیب و خلاقیت در پی این پراکندگی ذهن کمرنگ شده است. بی تحركی و آشنا نبودن از حواس، باعث اختلالات در فیزیک بدن و همچنین روان آنها میشود.

كودک با ورود به مدرسه وارد مرحله بزرگی از زندگیش میشود. اما او در مدرسه میآموزد که چگونه با زندگی اجتماعی ارتباط برقرار کند که در این زندگی اجتماعی تجربیاتی نظیر دوستی، اعتماد به خود و دیگران، مشارکت، انضباط فردی و مسئولیت پذیری را کسب خواهد کرد. کودك در حدود سنین ۸ سالگی مقدمات سن بلوغ را میگذراند.

دنیای کودکان شاد، همراه با رنگ و بازی است آنها از همان ابتدای زندگی، به دنبال تجربه هستند، آنها دارای روح پاك و خلاق بوده و در لحظه زندگی میکنند. ابتدا کودک از طریق حواس پنجگانه نسبت به خود و محیط اطرافش شناخت پیداکرده، بنابراین با خود جسمانیش آشنا می شود و در مراحل بعد خود را شناخته و با دنیای بیرون ارتباط برقرار میكند او میتواند تجربیاتی از قبیل ارتباطات صمیمانه، امنیت عاطفی، درك واقع بینانه از خود، شناخت مهارت ها، اهداف و وظایفش را در زندگی لمس کند. با توجه به تمام موارد مربوط به این دوره از زندگی كودك میتوان گفت که زیربنای زندگی یك فرد از سنین ابتدایی کودکی آغاز و تا پایان دبستان ساخته میشود. درنتیجه این دوران بیش از آنچه که تصور میرود مهم است. اگر کودکی در این دوران خود را آنگونه که هست و نه آنطور که دیگران میپندارند، بشناسد و درك كند و تمام مراحل زندگی را حس کرده و به خود باوری و اعتماد برسد، از كودك درون خود آگاه باشد و نیازهای خود را شناخته و آن را مدیریت کند، میتواند در آینده برای زندگیش درست و بهتر تصمیم گیری کرده و همواره راه درست را پیدا خواهد کرد.

تصویر یوگا کودکان

لزوم یوگا برای کودکان :

تصویر یوگا و آرامش و اعتماد به نفس در کودکان

برای کودکان، ژیمناستیک، شنا، رقص، هنرهای رزمی، بسکتبال، فوتبال و موارد بسیاری وجود دارد که والیدین، بچه ها را برای انجام تحرک بدنی بیشتر به انجام آنها تشویق کنند. اما چه چیزی یوگا را متفاوت میکند؟ فواید یوگا برای کودکان چیست؟ امروزه والدین بدنبال یک دیدگاه و راه جدید در زندگی خود و کودکانشان هستند. آنها در درون به کاوش میپردازند تا معنی عمیقتری برای زندگی شان بیابند. یوگا یک علم باستانی است که با گسترش آگاهی، توانایی ها و انعطاف در ذهن و بدن، به سلامتی و شادابی کمک میکند. یوگا سلامت جسمی، احساسی و ذهنی کودکان را تامین میکند. کودکان در همه جای دنیا با یک روند رو به رشد مبتلا به بیماری های مختلف میشوند. از تغذیه بد، آلودگی محیط و عدم تحرک کافی رنج میبرند. یوگا وسیله ای است که با آن میتوانند زندگی طولانی تر و سالمتری داشته باشند. همچنین با توجه به اینکه شیوع چاقی در بین کودکان رو به افزایش است، یوگا تمرینات فوق العاده ای دارد که بچه ها در دوران کودکی به آنها نیاز دارند. همچنین یوگا برای بهبود بیماری هایی نظیر آسم، دیابت، بیخوابی، اضطراب و بیماری های مربوط به استرس و بسیاری امراض دیگر مفید است. یوگا فواید خود را به همه بطور یکسان تقدیم میدارد و هر کس با هر توانایی فیزیکی، سن و وضعیت سلامتی میتواند از تمرینهای یوگا استفاده کند. تمام کسانی که یوگا تمرین میکنند، بهبود در وضعیت گردش خون، گوارش، استرس، تمركز وتنفس را تصدیق کرده اند. در مورد کودکان باید بگوییم که یوگا یک سرگرمی برای آنهاست برای گسترش مهارت های مهم در یک محیط دوستانه و غیررقابتی وحمایت کننده. بچه ها معمولا در مدرسه و اجتماع احساس فشار میکنند. مدارس رقابتی، حجم زیادی از فعالیت های امتحانات مداوم، مشکلات خانوادگی و غیره آنها را به اندازه بزرگترها مستعد استرس میکند. به علاوه بیشتر فعالیت های بدنی که بچه ها در آن شرکت میکنند پایه رقابتی دارند. آنها براحتی هم چنان که بزرگتر میشوند، اعتماد بنفس خود را از دست داده و نسبت بخود بدبین میشوند.

یوگا یک فرم کاملا متفاوت است که بوسیله آن بچه ها در یک فعالیت که مبنای آن بر تعاون و دوستی است و ریشه در این عقیده دارد که تمرین کردن و بهبود شخصیت نشانه موفقیت است، شرکت میکنند. در محیط کلاس یوگا، هیچ قضاوتی در مورد اینکه بچه ها چطور آساناها و بازیها را انجام میدهند وجود ندارد. انجام کامل آساناها هدف یوگا نیست بلکه هدف تقویت قوای درونی و اعتماد بنفس بچه هاست. این فضا بچه ها را تشویق میکند که ریلكس باشند و تفریح کنند و در عین حال نه تنها قدرت، انعطاف و تعادل را گسترش میدهند، بلکه همچنین آگاهی از بدن، تمرکز بهتر و اعتماد بنفس را تقویت میکنند. این فرم از فعالیت به همه بچه ها اجازه میدهد که شخصیت و آگاهی خود را از تواناییهایشان گسترش دهند. در حقیقت در یک کلاس یوگا به کودکان آموخته میشود همانطور خلاقیت خود را ارائه میدهند، به یکدیگر گوش فراداده و احترام بگذارند. بچه ها مطالب را هنگامیکه با تفریح و بازی همراه شوند بهتر یاد میگیرند بنابراین یک کلاس یوگا همراه با آواز، قصه، بازی، موسیقی و نقاشی به بچه اجازه میدهد از حواس خود آگاه شده و آنها را بشناسند و مهارت تصویر سازی شان تقویت شود. کلاس یوگای بچه ها از بزرگسالان بسیار مفرح تر و فعالتر است. اما چه چیزی یوگا را از دیگر کلاس هایی که مبنای آنها تنها حرکات و تکنیک های بدنی هستند متفاوت میکند؟ جدای از فواید بسیار زیاد جسمی و ذهنی، اصول تمرینات یوگا بر مبنای احترام متقابل و سپاس است نسبت به خودمان، دیگران و محیطمان. در کلاس یوگا بچه ها معمولا به یک سفر جادویی به دور دنیا میروند و درباره جاها و فرهنگ های مختلف میآموزند. از آنجایی که بسیاری از آساناها شبیه به حرکات حیوانات است بچه ها درباره حیوانات مختلف و رفتار آنها میآموزند. بچه ها یک وابستگی ذاتی به طبیعت مخصوصا حیوانات دارند. آنها از آموختن درباره زمین و ساکنین آن و راههای حفظ و نگهداری آن و حیوانات لذت میبرند و اهمیت آنرا درک میکنند. با عرضه یوگا به بچه ها وسیله ای در اختیار آنها قرار میدهیم که برای تمام عمرشان میتوانند از آن بهره ببرند. بدین طریق یوگا تمرینی با ارزش است که بر بیرون و درون تمرکز میکند اما مهمترین چیز برای بچه ها این است که یوگا یک سرگرمی است.

وظیفه معنوی والدین نسبت به کودکان :

تصویر مربی خصوصی یوگا کودکان و اعتماد به نفس

سرنوشت تمام دنیا وابسته به کودکان است. وقتی بچه ای بدنیا میآید، این وظیفه والدین است که آنها را وارد زندگی معنوی و روحی کنند. بچه داشتن خوب است هیچ ضرری در داشتن ارتباط و بچه دار شدن نیست، اما بچه ها نباید مایه لذت نفس والدین باشند، هر بچه ای که ما در بوجود میآورد یک نماینده جسمی الهی است. محصول خدواند است. چطور بچه ای کسی میشود؟ کودک باید شخصیتی که جوهره و ذات خویش است را دارا باشد والدین میخواهند بچه هایشان منیت آنها را تقویت کنند، بچه های آنها نباید به آبرو و نام خانواده خدشه ای وارد کنند یک کودک مقابل شما قرار دارد چطور میتوانید آنرا به یک اثر هنری بدل کنید؟ او را بتراشید و مدل دهید؟ یک مجسمه زیبا درون یک تکه سنگ پنهان شده است. خداوند یک ماده خام آفریده و مقابل شما قرارداده حال آنرا به یک اثر هنری تبدیل کنید. اغلب والدین هنرمندان خوبی نیستند. اغلب از والدین میشنویم که به بچه ها میگویند: مرد باش شجاع باش، وقتی بچه ای زمین میخورد و خود را زخمی میکند، به آنها میگوییم گریه نکن مرد باش، شجاع باش، وقتی بچه ها نیازمند حمایت، محبت و عشق و تشویق هستند، میگوییم خودت مراقب خودت باش و این جاست که از نظر والدین آموزش واقعی آغاز میشود و اینجاست که ما فکر میکنیم بچه ها نیاز به مستقل بودن و آزادی دارند. این آزادی یعنی آنها به هیچ حمایت یا تشویقی با راهنمایی نیاز ندارند. آموزش حقیقی کجا آغاز میشود؟ رشد فردیت با عملکرد متقابل بین والدین و کودک آغاز میشود. این زمانی است که برای آموزش، مهم و حیاتی است. جامعه امروز خشونت را القا میکند. اسباب بازی هایی که به کودکانمان میدهیم، اسلحه و تفنگ آبپاش است. ما به آنها میگوییم خشونت خود را ابراز کن. ما به آنها این پیام را میدهیم که تنها احساسی که میتوانی ابراز کنی خشم است اگر این وضعیت عملکرد ما با بچه هاست پس در آینده شاهد بسیاری اغتشاشات اجتماعی و عدم تعادل خواهیم بود و جامعه هیج زیر ساخت بنیادی برای مقابله با این شرایط ندارد. امروزه با افزایش جرایم و کاهش ارزش ها این امر در حال وقوع است. بنابراین ایده ما از آموزش کلاسی به آموزش فردی باید تغییر یابد اما چطور؟ بر اساس تئوریهای یوگایی، آموزش واقعی درحدود سن ۷ سالگی متوقف میشود آموزش شهودی، حسی، انسان دوستی حدود ۷ سالگی متوقف میشود و بعد از آن، شروع به آموزش آکادمیک میکنیم . این آموزش از طریق محیط خانواده، فرهنگ و اجتماع فراگرفته میشود که به این نوع آموزش، ساماسکارا گفته میشود. برنامه ریزی کامپیوتر انسان. مادر مسئول چنین آموزشی است. ما نمی توانیم برای کودکانمان ساماسكارا درست تهیه کنیم. بنابراین تمام مادران باید تلاش آگاهانه ای برای بدست آوردن ساماسكاراهای مثبت در طبیعتشان و شخصیت و زندگیشان داشته باشند و این ساماسكاراها را در محیط خانواده و سپس در آموزش کودکانشان ابراز کنند. اصلStrenghth , Weekness , Ambition , Need ) SWAN ) SWAN حروف اختصاری قدرت، ضعف، جاه طلبی و نیاز است، ۴ اصل مهم که در وجود بشر نهفته اند. همگی ما نقاط قدرت، نقاط ضعف، جاه طلبی ها و نیازهای خود را داریم. ما باید تشخیص دهیم که اصل SWAN خاص ما چیست. ما باید بسیار محتاط باشیم و دقت کنیم تا جاه طلبی هایمان را با نیازهایمان اشتباه نکنیم جاه طلبی هایمان را با نقاط قدرت و ضعف هایمان را بسا نیازهایمان اشتباه نکنیم. باید دسته بندی مشخصی در تشخیص نقاط قدرت، ضعف، جاه طلبی ها و نیازها وجود داشته باشد. یکبار که شما قادر شد ید آنرا انجام دهید، باید هم چنین قادر باشید شخصیت افرادی را که با آنها زندگی میکنید مانند همسر، بچه ها یا دیگران مورد ملاحظه قرار دهید. بدین طریق هنگامیکه شما واقعا اصولی را که شخصیت و هویت شما را اداره میكند تشخیص میدهید، در مییابید که رویکرد و درک شما تغییر مییابد. تغییر در رویکرد و ادراک آغاز آموزش یوگاست.

اگر معلمین بتوانند نقاط قدرت و ضعف بچه ها را تشخیص دهند، می توانند معلمین بهتری باشند. میتوانند مشوق، حامی رشد و پیشرفت آنها باشند و اگر والدین بتوانند نقاط ضعف و قدرت کودک را بشناسند میتوانند مشوق نقاط قدرت آنها باشند. اگر نقاط ضعف کودک را بشناسند میتوانند کودک را یاری دهند. اگر جاه طلبی ها و آرزوهای کودک را بشناسند میتوانند او را راهنمایی کنند جاه طلبی ها میتوانند بصورت مثبت و سازنده جلوه گر شوند اگر آنها نیازهای کودک را بشناسند میتوانند آن نیازها را مرتفع کنند. بدین طریق پروسه دست یابی به الشاماسكاراهای مثبت اثر خاطرات و تجربیات درست و برنامه ریزی صحیح آغاز میشود. بنابراین اولین مرحله، تشخیص اصل SWAN در هر فرد است.

" سیستم راجا یوگای پاتانجلی " در مرحله دوم آموزش، آگاهی را در بیرون گسترش میدهیم، برای بالا بردن قدرت های ذهنی و یکی از تمرینها قبل از دارنا با تمرکز ذهن، گسترش و بسط ذهن است. به منظور متمرکز کردن خود و استعدادهای ذهنی، ما نیاز داریم قادر شویم استعدادهای ذهنی خود را گسترش دهیم. برای شناخت اینکه آنها چه هستند، سیستم راجا یوگای پاتانجلی برای این منظور مناسب است. ما میدانیم پراتی ها را به درون کشیدن حواس است که آخرین مرحله در پراتیهارا است. اولین قدم، گسترش حواس به بیرون است. میدانیم دارنا به معنی تمرکز ذهن است که آخرین مرحله از دارناست. اولین مرحله، بسط آگاهی به بیرون است. در مورد دیانا میدانیم یعنی مراقبه به عنوان تجربه هماهنگی درون که آخرین مرحله در دیانا است و اولین مرحله آن تجربه هماهنگی در بیرون است. اگر شما نمی توانید هماهنگی را در بیرون تجربه کنید، چطور میتوانید آنرا در درون تجربه کنید؟ سامادهی یعنی پروسه آگاهی حقیقی یا تنویر درونی که آخرین مرحله است. اولین مرحله، تجربه اعلی ترین هماهنگی در بیرون است. تنها در آن زمان شما میتوانید حد اعلی هماهنگی را در درون تجربه کنید. بنابراین در اینجا ما به مراحل عالی براتی هارا، دارنا، دیانا و سامادهی کاری نداریم ما باید به اولین مراحل توجه کنیم. گسترش ذهن، آگاهی، مشارکت در دنیای بیرون، خلاقیت، باز بودن، فهم عمل متقابل، اینکه چگونه هستیم، جایگاه ما و خانواده، اجتماع و در دنیا چیست. این دومین مرحله در آموزش یوگایی است. آنچه هستید باشید. مرحله سوم از آموزش یوگایی، مراقبه بر روی حواس است در مورد مراقبه در رابطه با دیانا در پاتانجلی صحبت نمی کنیم بلکه در مورد مراقبه به عنوان یک پروسه از بودن آنچه هستید، قبول خودتان همانطور که هستید. اگر ما بتوانیم خودمان باشیم و اگر یاد بگیریم که طبیعت خاص خود را قبول کنیم، اگر بتوانیم قصورات و طبیعت خود را قبول کنیم و از زدن ماسک های مختلف که همه، در زمانهای مختلف در زندگی میزنیم، دوری کنیم، آنگاه در مسیر مراقبه خواهیم بود. پس خودتان باشید و وقتی یکبار این پروسه مراقبه را شروع کردید، آموزش آغاز میشود.

تمرین یوگا برای کودکان :

تصویر یوگا مناسب سن بلوغ کودکان

اجازه بدهید، به نقش یوگا نگاهی بیندازیم برای مثال پروسه تصویرسازی را انتخاب میكنیم پروسه تصویرسازی در یوگا جنبه ای از پراتیآهارا است. همانطور که قبلا نیز اشاره شد، از نظر لغوی به معنی به درون کشیدن حواس و تغذیه حواس است. پراتیآهارا یک تمرین بسیار جالب است زیرا در این تمرین شما یاد میگیرد ادراک خود را در دنیای بیرون بسط دهید. تصویرسازی، طعم، بو، صدا، لمس. توانایی حواس باید گسترش یابند. باید در حداکثر ظرفیت خود توسعه یابند. سپس وقتی شما وسعت حواس خود را شناختید، به آرامی آنها را بدرون میکشید. نه فقط حواس فیزیکی را بلكه حواس فکری و ذهنی را. شما باید در حافظه به عقب برگردید. شما باید تصاویری را که عمیقا در حافظه شما فرو رفته اند بیرون بکشید. سپس تندرستی، آرامش و صلح را تجربه کنید. به منظور دستیابی به این امر، تکنیکهای مختلف و بسیاری در یوگا برای بزرگسالان و بچه ها وجود دارند که شامل یوگا نیدرا، آنتارموناو آجاپاجاپا هستند. برای کودکان از آن جهت مهمند که شخصیت و طبیعت آنها را تنظیم و متعادل میکنند. آنتارمونا یعنی سکوت درون، شاهد بودن، مشاهده کردن افکار، آجا پاجاپا. آگاهی از تنفس و ذکر است و احتمالا مهمترین تمرین برای بزرگسالان و کودکان است. در آئین باستانی وداها در سن ۸ سالگی به بچه ها ۳ چیز آموزش داده میشد :

  1. سلام برخورشید برای گسترش حفظ فعالیت غده تیموس
  2. نادی شود انا برای تحریک غده صنوبری
  3. ذکر

در فرم گایاتری مانترا به منظور افزایش تمرکز و و گسترش قدرت حافظه و آرامش ذهنی از سلام برخورشید، نادی شود انا، ذکر و آگاهی از تنفس میتواند یک نقش بسیار حیاتی در تحریکات روح و روان و کاهش حواس خارجی، مادی، فیزیکی و تحریکات حسی باشد.

یکبار که ما قادر به کاهش تحریکات حواس پنجگانا، شویم، روان شروع به گسترش میکند و قدرت روانی تجربه میشود. بنابراین دارنا توانایی متمرکز کردن طبیعت پراکنده ذهن است، تعلیمی است که هر کس باید داشته باشد بنابراین تمرینات میتوانند در ارتباط با جنبه های مختلف جسم، احساسات، عقل و هوش باشند. قبلا درمورد اینکه چگونه به کودکانمان میگوییم شجاع باش، مرد باش، صحبت کردیم. وقتی که زمین میخورند و خود را زخمی میکنند ما به آنها میگوییم گریه نکن. هنگامیکه برای آنها اتفاقی میافتد، ما به آنها یک ورودی ذهنی میدهیم. اما آیا این برای كودك یك ورودی ذهنی صحیح است، که آنرا از مربی یا والدینش دریافت میکند؟ ما تنها احساسی که اجازه ابرازش را به کودکانمان میدهیم، خشم و خشونت است. به آنها نمی گوییم "ببین تو آزادی، اگر میخواهی گریه کنی گریه کن" ما آنها را از ابراز احساساتشان باز میداریم بنابراین یک گره احساسی در آنها ایجاد میشود. که تنها به خاطر رویکرد ما نسبت به کودک، یک عقده احساسی در او ایجاد شده که تنها به خاطر درک ناقص ما از زندگی میباشد. این جایی است که دارنا باید وارد شود، زیرا دارنا اگرچه به معنی متمرکز کردن ذهن است اما هم چنین به معنی متعادل و هماهنگ کردن جنبه های احساسی نیز میباشد.

    دارنا به سه صورت وجود دارد :
  1. چیداكاشا دارنا (دارنای ذهن، یا تمرکز ذهن)
  2. هیرادیاکاشا دارنا (دارای قلب، تمرکز، انرژی که احساسات و عواطف را اداره میکند و آنرا کانالیزه می کند)
  3. داهاراکاشا دارنا (دارای روان و غرایز عمیق، متمرکز کردن و کانالیزه کردن غرایز و هماهنگ کردن روان)

دارنا یک تمرین مهم برای کودکان است همراه با بازی، تصویرسازی و زندگی اخلاق، آنها چگونگی رفتار متقابل را در هر مرحله ای از زندگی آموخته و نیز میتوانند ارزیابی کنند.

آگاهی کودک :

تصویر یوگا درمانی کودکان

مراقبه ضروری است، زیرا مسیر را برای تشخیص پتانسیل های آگاهی انسان باز میکند و این جایی است که به مبحث آگاهی میپردازیم. آگاهی چیست؟ ذهن چیست؟ ما معمولا در مورد بدن صبحت میکنیم . اما یوگا درباره آگاهی هم صحبت میکند. آگاهی در برگیرنده دانستگی بدون هرگونه حد و مرز، و ذهن تجلی جنبه ای از آگاهی است که مربوط به جهان، محیط و زمان حال میشود. اگر چه روان شناسی مدرن ذهن را طبقه بندی های مختلفی کرده است. سطح آگاه، نیمه آگاه و ناخودآگاه. یوگی ها ذهن را به عنوان صفتی خاص از آگاهی توضیح داده در ۴ سطح مختلف تعریف کرده اند :

  1. جاکارتی (سطح بیداری)
  2. سواپنا (سطح رویا یا سطحی که مرز بین خواب و بیداری است)
  3. نیدرا (خواب سطح نا آگاه)
  4. توریا (درخشندگی درون که شما وجود خود را میشناسید)

یک نویسنده بزرگ بنام آبیناو گوپتا مقاله زیبایی در تانترا نوشته است بنام تانترالوکا و تانترا سارا که ۲۱ سطح از آگاهی را توضیح داده است که هر مرحله از مرحله قبل متفاوت است. این نشانگر این است که دانش ما، درک و فهم از آگاهی بشر، شخصیت و هویت بشر و ذهن آن محدود است. این یک شاهکار آنالیز از استدلال و فهم است که یک نفر از طریق سالها مطالعه و تحقیق میتواند ۲۱ سطح از آگاهی را تعریف کند. این تنها یک نمونه است در اینکه چقدر عمیق شما میتوانید به مطالعه طبیعت بشر بپردازید در گذشته یک روش برای شناخت طبیعت کودک استفاده میشد. در سن ۸ سالگی قبل از آموزش آسانا، پرانایاما و مودرا کودک را در یک اتاق با وسایل مختلف قرار میدادند. مردم او را از بیرون نگاه میکردند تا ببینند کودک توجهش به کدام وسیله جلب میشود. وقتی او وسیله ای را برمی داشت والدین او حدس میزدند که او در زندگی به چه نحو عمل خواهد کرد. روزی یک مرد ثروتمند چهار وسیله را در اتاق قرار داد. پول، اسلحه، تسبیح و بطری شراب او با خود فکر کرد میدانم اگر او پول را بردارد یک بازرگان بزرگ میشود. اگر اسلحه را بردارد یک قاتل جانی میشود. اگر تسبیح را بردارد یک روحانی و اگر بطری شراب را ا بردارد یک میخواره خوشگذران میشود. او کودک را به اتاق فرستاد. کودک به اطراف نگاهی کرد پول را برداشت و در جیبش گذاشت. اسلحه را برداشت و در جیب دیگرش گذاشت. شراب را نوشید، تسبیح را برداشت و از اتاق خارج شد. پدرش گفت خدای من او یک سیاستمدار خواهد شد. به کودکان خود اجازه ندهید سیاستمدار شوند. اما به آنها فرصت رشد در زندگی با حمایت مناسب و تشویق بدهید. والدین باید یک گروه پشتیبانی برای کودک باشند. والدین باید برای کودک فرصت فراهم کنند تا او خلاقیت خود را بروز دهد اگر ما بتوانیم این کار را انجام دهیم، شاهد افق جدیدی در دنیا خواهیم بود.

اهمیت حفظ غده صنوبری (پینه آل) :

غده صنوبری درراس نخاع قرار دارد که یک غده بسیار کوچک است با اهمیتی بسیار زیاد. در واقع میلیون ها سال پیش این غده نقشی فعال در گسترش مغز انسان ها داشته است. بنابر این مردم انزمان کیفیت روانی وروحی بسیار بالایی داشته اند و بر احساسات خود کنترل بیشتری داشته اند. اما در اثر مرور زمان غده صنوبری شروع به فساد میکند. امروزه تنها اثری از آن به جا مانده است واگر ما توجه کافی برای حفظ آن نکنیم در عرض چند هزار سال بطور کامل ناپدید خواهد شد. در یوگا غده صنوبری در جسم فیزیکی مربوط به آجنا چاکرا است. غده صنوبری در کودکان بسیارفعال است اما در سن حدود هشت تا ده سالگی شروع به کلسیته شدن میکند و نقس آن در بزرگسالی بسیار کم است یا کلا نقشی بازی نمیکند. بسیار جای تاسف دارد زیرا در یوگا غده صنوبری به عنوان یک واحد کنترلگر و محرک در مغز است. همانطور که شما در فرودگاه یک برج کنترل دارید مغز انسان هم یک هدایت کننده تنظیم کننده و بازدارنده دارد که تمام عملکردهای مغز را کنترل میکند. در یوگا ما به این واحد کنترلگر آجنا چاکرا میگوییم. کلمه آجنا به تنهایی به معنی تنظیم کننده هدایت کننده و فرمانده است. هنگامیکه غده صنوبری شروع به فساد میکند غده هیپوفیز شروع به فعالیت میکند و احساسات ناگهانی بروز میکند. این دلیلی است برای اینکه چرا بسیاری از بچه ها در زمان قبل از بلوغ و سالهای بلوغ از نظر احساسی نامتعادل و آشفته میشوند. غده صنوبری یک اثر متعادل کننده بر روی فعالیتهای مغز دارد که تمام مغز را در یک حالت گیرندگی نگه دارد. بچه هایی که غده صنوبریشان همچنان فعال است سطح گیرندگیشان نسبت به بچه هایی که غده صنوبریشان غیرفعال است بیشتر است. همچنین غدد آدرنالین نقش مهمی در رفتارهای اخلاقی بچه ها دارد.

تصویر مراقبه و مدیتیشن کودکان

مرحله پیش از دبستان (۳ تا ۷ سالگی) :

این مرحله از زندگی کودک، با رشد جسمانی و کسب مهارت هایی از قبیل شیوه های فکرکردن، روش های برقراری ارتباط با دیگران، پرورش کنجکاوی و اعتماد به نفس همراه است. هر چه بیشتر در این مرحله به کودک توجه و محبت کرده، حواس ده گانه او را تقویت و محیطی فعال برای او فراهم نموده و به او فرصت کشف و جستجو دهیم، کودک برای برخورداری از یک زندگی سالم و سرشار از موفقیت آماده تر میشود و در عین حال به او کمک میشود تا برای ورود به دبستان آماده و بهتر بتواند مراحل موفقیت را طی کند. کودکان از سن ۴ سالگی مرحله ای از رشد خود را در پیش دارند که همراه با شکل گیری فردیت آنها است. در این رابطه، حس مالکیت، حریم خصوصی کودک، حس امنیت، ارزش های زندگی، فعالیت های مختلف، آشنایی با تفاوت ها و احساس خوب داشتن از زندگی از ملزومات شکل گیری فردیت اوست. کودکانی که این دوران را به خوبی طی نکنند و به عبارتی فرصتی برای تجربه مالکیت افراد و اشیاء را در کودکی نداشته باشند، در بزرگسالی همواره به دنبال این هستند که از طریق "جمع کردن برای خود معنا پیدا کنند و در ارتباط های عاطفی بسیار حسود و وابسته هستند. تصور کودک از خود در سن ۵ سالگی شکل میگیرد. بنابراین، لازم است کودک را همراه تشویق کرده و مهارت های او را تأیید نمود. کودکانی که با تصویر بدی از خود بزرگ میشوند، در بزرگسالی همواره در صدد اصلاح این باور بوده و به شکل های اور مختلف سعی در خوب جلوه دادن خود به دیگران دارند. کودک از شش سالگی وارد مرحله ای میشود که میآموزد. فکر کنند، منطق و دلیل بیاورد و به دنبال پیدا کردن راه حل باشد. این مرحله تا آغاز دوران بلوغ ادامه دارد. کودکان در این گروه سنی قدرت شگفت انگیز تخیل و تصویرسازی دارند، پر انرژی و با تمرکز هستند و باید از این شرایط استفاده کرد تا آنها با نشاط و پر انرژی تر شوند. تمایل به یادگیری زیاد است ولی در عین حال زود گیج و سرگردان میشوند. و نکته مهم دیگر اینکه اسکلت بندی بسیار نرمی اند و باید در تمرینات به این موضوع دقت شود و نکته آخر شروع یوگا در این سن باعث داشتن آینده بهتر میشود. با توجه به مراحل رشدی کودک، یوگا میتواند به رشد جسمانی و روانی کمک کرده و در جلوگیری از مشکلات شایع این دوران مثل تنبلی چشم یا صاف بودن کف پا و ... مؤثر باشد. همچنین، یوگا تفکر، تخیل، تصویرسازی، اعتماد به نفس در کودکان را پرورش میدهد و با استفاده از روش های متنوع و جذاب همراه با بازی و داستان کودک را کمک میکند تا بتواند همزمان هم از بدن خود و هم از حواس خود استفاده کرده و آن را کنترل کند. در این راستا یوگا میتواند اعتماد به نفس و توان بیان کودک را با کار روی چاکرای ویشود میتقویت کند، که از جمله این تمرینات حرکت نعره شیر است. برای تقویت پذیرندگی و عطوفت كودك نیز باید روی چاکرای آناهاتا کار شود که حرکت مار کبرا از جمله چنین حرکاتی است. به منظور ایجاد حس ثبات و تعادلات هورمونی، کار روی چاکراهای مولادهارا و آجنا که تمام تمرینات تعادلی از جمله حركت تعادلی قوری این کار را انجام میدهند. برای تقویت بینایی کودکان میتوان از تمرینات چشم بهره برد و همین طور به منظور تقویت تخیل و تصویرسازی و تقویت حس بینایی و شنوایی (خوب دیدن و خوب شنیدن ) كودك یوگانیدر ای مناسب برای این سنین بسیار مفید خواهد بود و همچنین در این سن به واسطه شرایط سنی مخصوص بیشتر کلاس ها به ظاهر جنبه بازی و سرگرمی دارد.

مرحله دبستان (۷ تا ۱۲ سالگی) :

کودک در ۷ سالگی به دبستان وارد میشود. مرحله دبستان در زندگی آینده او بسیار تعیین کننده است. آنها در این مرحله میتوانند توانایی انجام فعالیت های جمعی و گروهی را پیدا کنند، رعایت کردن فرصت و نوبت را برای دیگران بیاموزند، تفاوت های دیگران را با خود بپذیرفته و نیز حفظ نظم و ترتیب و رعایت زمان بندی را یاد میگیرند. تقویت و کار روی حواس بینایی و شنوایی کودک در این مرحله اثر فراوانی به کسب موفقیت او در محیط درسی خواهد داشت. یکی از خصوصیات مهم این مرحله از رشد کودک، آغاز دوران بلوغ است. دوره بلوغ با شروع فعالیت غده هیپوفیز آغاز میشود. این غده تا آن زمان تحت تأثیر ترشحات غده پینال صنوبری) بوده که در انتهای ستون فقرات و زیر جمجمه قرار دارد و در حدود سن ۸ سالگی به تدریج فرسوده و غیر فعال میشود. این غده با آجنا چاکرا مرتبط بوده و به عنوان مرکز فرمان، کنترل کننده و ناظر محسوب میشود. با فرسوده شدن غده پینال و فعالیت غده هیپوفیز احساسات و عواطف به شدت افزایش یافته و باعث رفتارهای نابهنجار کودکان در سن بلوغ میشود. میتوان از اثرات دیگر بلوغ، کندی و توقف رشد را نام برد. ما میتوانیم با بهره گیری از یوگا این مرحله را به تعویق انداخته، تا فرصتی برای آمادگی و رشد جسمی و ذهنی کودک فراهم شود تا بتواند با پذیرش این مرحله از زندگی خود، مدیریت این دوران را به عهده بگیرد. در دبستان و مخصوصا در سال های آغازین، کلمات و لغاتی که کودکان میفهمند و استفاده میکنند ناگهان افزایش مییابد. کودک در این دوران باید صحبت کردن و اظهار نظر را یاد بگیرد. چهار نیاز اصلی کودک در این دوران را میتوان :

  1. آموختن علم و دانش
  2. انجام فعالیتهای هنری، مخصوصا موسیقی و نقاشی
  3. انجام ورزش
  4. برقراری رابطه با دیگران

تعیین کرد. به منظور تنظیم غدد درون ریز بدن باید روی تمام چاکراها به تناسب کار شود. که سریال حركتی سلام بر خورشید بسیار در این زمینه مفید خواهد بود. ضمن این که کودک نیاز فراوانی به تعادل سیستم اعصاب سمپاتیك و پارا سمپاتیك و تعادل کانال های ایدا و پینگالا دارد که تمرین تنفس تناوبی کمک فراوانی به این موضوع میکند. جهت به تعویق انداختن سن بلوغ، کمک به تعادل هورمونی کودک و کمک به داشتن ذهنی شفاف و آماده و خلاق، کار روی آجنا چاکرا در این سن اهمیت فوق العاده ای دارد و یکی از تمریناتی که آموختن آن در این سن لازم است تمرین شامباوی مودرا است علاوه بر این تمرین، با انجام تمرین تراتاکا علاوه بر کار روی آجنا، با توجه به عمل دیدن و تقویت حس بینایی روی چاکرای مانیپورا و عنصر آتش نیز کار میشود. برای تقویت حس همکاری و مشارکت کودک میتوان از تمرینات دو نفره استفاده کرد و برای تقویت قوه بیان و قوه شنوایی باید روی چاکرای ویشودهی کار کرد که انجام تمرین گاوآهن دونفره میتواند هردوی این نیازها را | برطرف کند. برای کمک به کودک در جهت احساس اطمینان و ثبات و اعتماد به نفس و ایجاد نشدن مشکلات در ناحیه لگن در اثر نشستن های طولانی در کلاس درس باید روی دو چاکرای اول (مولادهارا و سوادهیستانا) با تمرینات پاوان موكت آسانا، و اجراسانا و تمریناتی که حس اطمینان را در آنها تقویت کند کار کرد.

مرحله راهنمایی (۱۲ تا ۱۵ سالگی) :

در این مرحله سنی، رشد اخلاقی به صورت راضی کردن دیگران و رفتار بر اساس توقعات آنهاست. منطق در این دوران به تدریج صورت خارجی گرفته و معیار استدلال های اخلاقی آنها را تشکیل میدهد. توجه به نظریات دیگران و راضی کردن آنها، در این سن کم کم به صورت یك نقطه ضعف در نوجوان شکل میگیرد. بدین صورت که نوجوان به قدری به ارزش های دیگران بها میدهد و توقع و رفتار دیگران برای او مهم است که صرفا به این خاطر که همه این کار را میکنند تن به هر کاری میدهد چون نوجوان برای این که از خود احساس خوبی داشته باشد به تأیید دوستان و اطرافیان بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد. در صورت نداشتن این تأیید سرخوردگی و احساس طرد شدن از جامعه در آنها شکل میگیرد. این زمانی است که نوجوان از پدر و مادر خود فاصله گرفته و به دوستان همسال نزدیك میشود. اختیار دادن، آزادی عمل و ایجاد زمینه هایی برای ابراز وجود نوجوان، میتواند به او کمک کند تا به استناد بعضی از ارزش های مورد باور خویش تصمیم گرفته و احساس این که او موجودی منحصر به فرد و دارای شخصیتی سوای دیگران است در او شکل گیرد. نوجوان تحت تأثیر امیال و نیازهای احساسی و استدلال اخلاقی بلوغ نیافته و تصویر ذهنی شكننده ای که از خویشتن دارد. برای مقاومت در برابر همسالان باید فشار زیادی را تحمل کند. باید بدانیم که احساس گناه در این سن بازتاب طبیعی اجساس بلوغ نوجوان در زمینه مسئولیت اخلاقی است که باید این احساس گناه را با استدلال منطقی به سوی نتیجه گیری مثبت کشاند. پس باید به نوجوان معیارهای درست اخلاقی را آموزش داد تا بتواند در موارد بحرانی به درستی از آن استفاده کند و در این رابطه همراهی پدر و مادر میتواند او را كمك کند درحالیکه واکنش به صورت سرزنش به استقلال فکری نوجوان الطمه وارد کرده و موجب اضطراب در او میشود. در این راستا، واضح است که نوجوان نیاز فراوانی به داشتن منطق و استدلالی محکم دارد تا بتواند در مورد باورهای خود تصمیم بگیرد، کار روی آجنا چاکرا مانند تمرینات تعادلسی، اتراتاکا، شامباوی مودرا، ... مفید بوده و در ضمن باعث تعادل سیستم هورمونی و اعصاب نیز میگردد. به دلیل شروع سن بلوغ و لزوم داشتن حس ثبات، کنترل خشم ها، و انباشته نشدن عقده های خاص این سنین، کار روی دو چاکرای اول بسیار مهم است و از بسیاری از دردهای ابتدای قاعدگی در دختران نیز پیشگیری میکند. تمام تمرینات پاوان موكت آسانا که انرژی لگن را راه اندازی میکنند (پارو، گردش ران، حرکات چمباتمه) از این قبیل تمرینات هستند. از طرفی، به دلیل : نیاز نوجوان به راضی کردن دیگران و امکان بروز سرخوردگی و و احساسات سرکوب شده فراوان که منجر به داشتن تصویری شکننده از خود و احساس گناه میشود، کار روی چاکرای مانی پورا اهمیت خاصی پیدا میکند، تا حس استقلال رأی و بیان و سرزندگی و شور نوجوان در مقابل موارد گفته شده حفظ شود. تمریناتی چون نعره شیر، تریکون آساناها، حرکات خم به پهلو و پیچ ها از این جمله اند. مضاف بر این که گفته میشود پیچ ها به طور غیر مستقیم به فرد توانایی گره گشایی در امورات خویش را میدهند. برای کمک به نوجوان برای تصمیم گیری درست در مورد باورهای خود به همراه حفظ احساسات نوع دوستانه و پذیرندگی در برابر هستی، کار روی چاکرای آناهاتا نیز اهمیت ویژه دارد و حرکاتی مانند مارکبری و ماهی در این زمینه بسیار مؤثرند. و در آخر برای کمک نوجوان به بیان آنچه میاندیشد بدون ترس و واهمه، باید روی چاکرای ویشودهی کار کرد.

مرحله دبیرستان (۱۵ تا ۱۸ سالگی) :

در این مرحله از رشد سنی، مسئله جامعه برای نوجوان مطرح است. این که عضوی از جامعه انسانی است و دیگران هم اعضای این جامعه هستند. نوجوان در این سن در مقابل جامعه یا کشورش با دوستان خود مخالفت هم میکند و برای او مسئولانه عمل کردن اهمیت دارد و این اعتقاد که مردم نباید تنها به فکر خودشان باشند از اصول اخلاقی اوست. نوجوان باید در این سن بیاموزد اگر در جهت حرمت نفس خود گام بردارد، دیگران هم به او احترام خواهند گذاشت. با این کار، هم عزت نفس نوجوان بالا رفته و هم حس مسئولیت و وظیفه در او شکل میگیرد. نوجوان در مبارزه با موانع بر سر بلوغ خود به تعریف مجدد هویت خویش محتاج است که برای پاسخ گویی به سوال های مطرح شده ذهنش به دنبال یك ایدئولوژی و مرام است و مترصد نظام، آرمان و باورهایی است که او را در یافتن هویت کمک کرده و از سردرگمی نجات بدهد و شرایطی فراهم آورد که خوب و بد را از هم تشخیص دهند. نیاز نوجوان دبیرستانی به مشارکت در اجتماع ضمن تعریف و تشخیص هویت فردی، کار روی چاکرای مانی پورا را اهمیت ویژه ای میدهد تا نوجوان بتواند از احساس متعادلی نسبت به خود و جامعه برخوردار باشد، مثلا تمرینات تریكون آسانا یا نعره . شیر در این راستا بسیار مؤثرند. به دلیل نیاز نوجوان دبیرستانی به تمرکز روی دروس و حجم سنگین درس ها که در سال های آخر دبیرستان تبدیل به معضل کنکور میشود کار روی آجنا چاکرا را نیز لازم میکند. تمرین شبانه تراتاکا، تمرینات تعادلی، شامبا وی مودرا و ... همگی در آرامش ذهنی و تمرکز نوجوان مؤثر خواهند بود و خوابی آرام در شب را برای او به ارمغان میآورند، ضمن این که تمرین یوگانید را نیز باعث کم شدن فشار ناشی از دروس خواهد بود. برای کمک به نوجوان در بیان احساسات و عقاید و کم کردن بار ناشی از دروس سنگین از منظقه گردن، باید به چاکرای ویشود هی توجه کرد که باز کردن قفل سر شانه با تمرینات پاوان موكت آسانا و با تیر و کمان میسر میشود. به دلیل بروز غلیانات احساسی پس از سن بلوغ، کار روی دو چاکرای اول در این سن اهمیتی فوق العاده دارد تا تمایلات جنسی و احساساتی از قبیل امنیت، آرامش و ثبات در نوجوان در تعادل نگه داشته شوند. تمرینات سریال واجر اسانا میتوانند نمونه ای بسیار مناسب باشند ضمن این که این سریال به دستگاه گوارش نوجوان نیز کمک میرساند و از بروز مشکلات گوارشی شایع در این سن جلوگیری میکند.

هدف از آموزش به کودکان :

آموزش دو منظور دارد : اول اینکه شما را به معلومات تجهیز میکند بنابراین شما میتوانید خرج زندگی تان را در بیاورید. از طریق تحصیل شما از دنیای بیرون مطلع میشوید. این آپاراویدیا، دانش آکادمیک یا دنیوی است. که به شما کمک میکند خرج زندگیتان را در آورید و به شما دانش تجربی درمورد ریاضیات، علوم، نجوم، فیزیک، شیمی، زیست و سایر علوم مادی میدهد. دوم بهره مندی از علم دنیای درون است که با آن شما میتوانید تاریکی جهل را از درون خود بزدایید. این پاراویدیا، دانش روحی است. این فرم از آموزش شما را از خودتان، بدنتان و رفتارها و مشارکت های اجتماعی تان آگاه میکند. در سیستم آموزش امروزی ما هیچ کدام را نداریم. در سیستم آموزشی سراسر دنیا فقط تاکید بر روی علوم تجربی است. یک نوع از آموزش نخواهد توانست بدنیا خدمت کند که همین امر دلیل عدم تعادل اقتصادی در جهان است. مقدار زیادی بیهوده سازی فکری وجود دارد. دانش آموزان سالهای زیادی را درمدرسه و دانشگاه درس میخوانند با اینحال وقتی فارغ التحصیل میشوند هیچ شغلی ندارند. منظور از آموزش باید دو جانبه باشد :

  1. باید بتواند دانش آموزان را قادر سازد بدون صرف سالهای زیاد در مدرسه مایحتاج زندگی را در بیاورند.
  2. باید شخصیت آنها را پرورش دهد.

بنابراین دانش آموزان میتوانند خود را کشف کنند. در نبود این نوع از آموزش، . آشفتگی های اجتماعی در همه جا وجود دارد. زیرا مانوع مناسبی از آموزش را برای افراد مختلف کشف نکرده ایم. به بچه ها باید از سنین پایین آموخته شود که چطور از عهده مسائل هر روزه زندگی بر اساس شرایط و موقعیت خاصشان بربیایند. به مفهوم یوگایی آموزش، سیستمی است که از طریق آن، ظهور مناسب در زندگی را یاد میگیریم. ما حتی میتوانیم آنرا علم رفتار، علم عملکرد خلاقانه و سازنده در زندگی و پروسه آموختن از طریق زندگی بنامیم. این مفهوم یوگایی آموزش است. درک مدرن ما از آموزش، افزایش توانایی عقل و هوش است. این دو مفهوم را باهم مقایسه کنید: افزایش توانایی های عقلی که بیانگر آموزش شغل محوری است. و افزایش پروسه یادگیری و زندگی خلاق و سازنده که آموزش یوگایی یا آموزش خود محوری است. هنگامیکه از کلمه خود استفاده میکنیم منظور حس محدود بودن خود درون خود نیست بلکه آگاه شدن از خود به عنوان یک کل است. همانطور که قبلا هم اشاره شده، پروسه یادگیری که مربوط به زندگی است، مربوط به رفتارها، رویکردها، و طرز تفکر است، قبل از ۸ سالگی اتفاق میافتد. بنابراین، ما باید فکر کنیم که پروسه آموزش که سطح یادگیری را در زندگی در طول سالهای شکل پذیری بالا میبرد چگونه باید باشد. زیرا اصولا ما درباره کیفیت زندگی از طریق کتابهای تاریخ، شیمی، و پزشکی و زیست چیزی یاد نمی گیریم. درباره کیفیت زندگی از طریق رفتار متقابل با محیط خانواده و فرهنگمان یاد میگیریم. آموزشی که با زندگی سر و کار دارد تا قبل از ۸ سالگی اتفاق میافتد و بدین مفهوم است که ما باید نقش والدین و یوگا را ببینیم سپس آموزش آکادمیک را دریافت کنیم . یوگا و آموزش تأملات بسیاری در رابطه با اینکه یوگا چگونه میتواند در پروسه آموزش کمک کننده باشد، شده است. زیرا معمولا هنگامی که ما از کمک و مساعدت یوگا در پروسه آموزش صحبت میکنیم در واقع از یک ترکیب صحبت میکنیم از لغاتی مانند حافظه، توان بیاد سپاری، افزایش هوش در انسانهای مختلف یا یاد گرفتن طریقه مواجه با استرس موجود در کلاس درس استفاده میکنیم. گرچه مفهوم یوگایی آموزش متفاوت است و زمینه های بسیاری را پوشش میدهد. ما دو ایده درمورد آموزش داریم: یک ایده این است: کتاب، میز، صندلی. ایده دیگر این است: فردیت. ما آموزش را محدود کرده ایم به کتاب و میز و صندلی و . انسانی را که باید مطالعه کند فراموش کرده ایم. در واقع اگر شما به سیستمهای آموزشی که امروزه در دنیا رایج هستند و به موضوعات درسی که در دانشگاههای مختلف تدریس میشوند نگاه کنید، متوجه میشوید که آنها آموزشهای شغل محور هستند. آموختن که به پروسه بدست آوردن شغل در جامعه کمک میكند. چه فیزیک و شیمی چه تاریخ و جغرافیا. دقیقا از دوران کودکی تا زمانیکه دانشگاه را تمام میکنیم و سعی در مستقر شدن در زندگی داریم، تمام فشار تربیت ما درمدرسه و دانشگاه برای بدست آوردن شغل، حرفه و مرتبه و منزلت اجتماعی است. آیا این یک آموزش واقعی است که فرد باید داشته باشد؟

آموزش ریشه است، فرهنگ شکوفه است، خرد میوه است. یوگا برای کودکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، دقیقا همانطور که ما برای افزایش قوه عقل و دانش و تحصیلات به مدرسه میرویم، هنگامیکه به تمرینات یوگا میپردازیم، قدرت و توان یادگیری را بسیار بالا میبریم. همچنین میتوانیم توانایی ها و کیفیت ذهنی و مغزی خود را پرورش دهیم. تنها اگر بدانیم چگونه از یوگا استفاده کنیم. یوگا تنها مربوط به گسترش توانایی های روحی و شناخت معنوی نیست. بلکه یوگا با ذهن سرو کار دارد. به عنوان یک دانش آموز شما میدانید که چقدر متمرکز کردن ذهن برای مطالعه مشکل است. بیاد آوردن چیزها چقدر سخت است هنگام امتحان با وجود اعتماد بنفس بالا و با وجود تمام تلاش هایتان برای مطالعه ناگهان همه چیزهایی که بخاطر سپرده بودید، ناپدید میشوند و سرجلسه امتحان ذهن شما کاملا خالی میشود. بیشتر مردم چنین تجربه ای را داشته اند. ما میدانیم کارکردن بامغز و ذهن و گسترش توانایی های آن بسیار مشکل است. اما یوگا راه حل را ارائه میکند. . ما کودکانمان را بدون در نظر گرفتن با اهمیت دادن به رشد همه جانبه شخصیت آنها آموزش میدهیم. ذهن و مغز آنها را با اطلاعاتی انباشته میکنیم بدون ایجاد یک گروه پشتیبانی در خارج از محیط کلاس، جایی که آنها به اندوختن دانش ادامه میدهند.

درنهایت ...

ما باید به آنچه علم درباره رشد کودک میگوید توجه کنیم.